محمد علی پوردر حالی که کمتر از سه ماه به آغاز مهمترین رویداد فوتبالی جهان در حاشیه خلیج همیشه فارس ، قطر، باقی مانده است، در فوتبال ما اما خارج از تدارکات ضعیف جهت آماده سازی تیم ملی جهت حضوری آبرومندانه در این پیکارها و هزاران حاشیه های کم رنگ و پر رنگ و اخبار ضد و نقیض که پیرامون نیمکت ایران هر روز و هر هفته به گوش می رسد یک رخداد بسیار مهم دیگر نیز به وقوع پیوست.
روز سه شنبه هشتم شهریور ماه بالاخره پس از گذشت ساعتی از اعلام لغو برگزاری مجمع عمومی فدراسیون فوتبال جهت انتخابات ریاست این نهاد غیر دولتی توسط دبیر کل ، سرانجام با وتوی اعضای هیات رییسه ، انتخابات در موعد مقرر قبلی برگزار شد تا پس از ماهها بلاتکلیفی فدراسیون فوتبال صاحب خود را بشناسد.
نامی که البته نیازی به شناسایی ندارد. مهدی تاج. مردی که توانست با اکثریت آراء گوی سبقت را از رقبای خود، میرشاد ماجدی و عزیزالله محمدی برباید و برای دومین بار بر کرسی تصمیم گیری پر طرفدارترین و البته پر دردسر ترین نهاد ورزشی کشور تکیه زند.
جدالی سه نفره که هر یک با شعارهایی آمده بودند و برنامه هایی. شعارهایی زیبا و برنامه هایی به ظاهر متحول کننده. حال چقدر این برنامه ها عملیاتی و قابل اجرا خواهد بود ؟ پاسخ آن با نگارنده این متن نیست. بگذریم .
آری باز هم مهدی تاج و باز هم فوتبال ایران. تلاقی مجدد این دو صحیح یا غلط هر چه که باشد اتفاق افتاده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم مرد اصفهانی دوباره مدیریت این فوتبال بیمار را به دست گرفته است. فارغ از همه حرف و حدیث ها و گوشه و کنایه هایی که در مورد وی شنیده می شود و صحت و سقم تمام این ادعاها و اتهامات تنها با مراجع ذیصلاح قضایی ست اما اینکه فوتبال، تازه رییس کهنه ای یافت، خود ارزشمند است.
در این طوفان پرغبار صدور بیانیه و توییت های جنجالی و آنچنانی، امید است که سی و ششمین سکاندار منتخب کشتی دریای پرتلاطم فوتبال ایران با هزاران مشکلات ریز و درشت بتواند اصلاحاتی اساسی در همه ابعاد این ورزش بخصوص در ابعاد اقتصادی و فرهنگی آن بوجود آورد. که البته در این مسیر دشوار و سنگلاخی همدلی و همراهی کلیه اهالی مستطیل سبز و ارباب جراید و نیز به همکاری و تعامل نزدیک وزارتخانه های ورزش و جوانان، فرهنگ و ارشاد اسلامی و امور اقتصاد و دارایی نیز نیاز است.
فوتبال، ورزش صنعتی که اگر به زیر ساختها و تیمهای پایه آن توجه ویژه گردد نه تنها ابزاری قوی برای اعتلای نام و نشان یک سرزمین بلکه میتواند یک روش دیپلماتیک نیرومند جهت گسترش و توسعه روابط سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی با دنیای بیرون قلمداد شود.
آری مرور کارنامه عملکرد مهدی تاج هم درست همانند همه مدیران دیگر بی عیب و نقص نبوده و عاری از نقاط تیره نیست که قرارداد پر رمز و راز ویلموتس میتواند گل درشت اشتباهاتش قلمداد شود، قرارداد غریبی که بار مالی بسیار سنگینی را به بیت المال وارد آورد و هنوز هم اپیزود پایانی آن پابرجاست و چه بسیار به جاست که رییس سابق و فعلی فدراسیون فوتبال یکبار برای همیشه در مقابل میلیونها چشم منتظر ملت شریف این سرزمین حاضر شده و خیلی شفاف سیر تا پیاز این معاهده شبه ترکمنچای را واکاوی کند تا بلکه پرونده تلخ ویلموتس گیت تا ابد مختومه شود.
ظهر سه شنبه با مشخص شدن نتیجه انتخابات، فرد پیروز در نخستین سخنان خود رقابت را تمام شده قلمداد کرد و اذعان کرد که گذشته را کنار گذاشته و آمده است تا امور را اصلاح کند که امید است این سخنان جامه عمل به خود ببینند.
کوتاه سخن اینکه با توجه به مدت زمان کوتاه به جای مانده تا آغاز رقابتهای استراتژیک جام جهانی و نیز پس از آن جام ملتهای قاره کهن و همینطور صدها مشکلات رنگارنگ دیگر این فوتبال، باید رفاقت و وفاق بیش از پیش تقویت و تخریب و اتهام لااقل در شرایط حساس کنونی متوقف گردد تا خدایی ناکرده دود این عداوت ورزی ها و کینه ها به چشم اعتبار ملی نرود. هرچند از شخص تاج و تیم کاری او نیز انتظار می رود داس انتقام را به دست نگرفته و قصد درو کردن منتقدین و معترضین خود را از سر بیرون کنند. یادمان باشد که موفقیت در گروی آرامش ، اتحاد و همفکری ست هر چند این واژگان با فوتبال فارسی چندان قرابت ندارند.