سیاست

عزیزی،ابراهیم!

چند روز پیش بنا به دغدغه ای همیشگی درباب سواد رسانه ای، موضوع مهم راستی آزمایی اخبار و جهاد تبیین، به پیشنهاد دوست قدیمی و عزیزی، به دیدار یکی از نمایندگان مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی رفتم.

دیدار ما در دفتر این نماینده محترم- در حوالی حرم سیدعلاِالدین حسین- انجام شد.
من تاکنون و اگر عمری باشد از این به بعد همواره منتقد مسوولان بوده و هستم.
معتقدم دلیلی ندارد از مسوولان به واسطه انجام وظیفه شان قدردانی کنیم.
به هر حال آنها مقام مسوول هستند و مسوولیت پذیرفته اند تا بلکه گره ای از کار مردم باز کنند، اگر غیر از این باشد و به قول معروف خلافش ثابت شود آنجاست که باید زبان انتقاد گشود.
همه هم مثل هم نمی شوند. هستند مسوولینی که خیلی فراتر از مسوولیتشان کار و تلاش می کنند،نه منتی دارند و نه توقعی برای تشکری؛ بر دست این مسوولین البته که باید بوسه زد چرا که نه؟!
بگذریم الان لااقل قرار نیست من بر دست مسوولی بوسه بزنم!
اینجا می خواهم از یک غافلگیری حرف بزنم، غافلگیری از طرف آقای نماینده، دیدگاهی که معتقدم متفاوت از دیدگاه بخشی از مسوولین کشور است. دیدگاهی که حلقه مفقوده بسیاری مدیران کشور است؛ فرقی هم ندارد چه چپی، چه راستی، چه میانه؛ اصولگرا و اصلاح طلب و پایداری و غیرذلک هم ندارد منظور من همه ی همه است نه بقیه!
حالا لابد فکر می کنید این چه دیدگاهی از آقای نماینده مجلس است که شامل اصل غافلگیری شده؟
این که آن دیدگاه را باز کنم بحثش طولانی می شود در نتیجه بماند برای بعد.
اما اشراف او به علم ارتباطات،تحت تاثیر قرار نگرفتن نسبت به برخی الفاظ کلیشه ای که این سالها خیلی ها به واسطه اش به نان و نوایی رسیده اند،پذیرفتن واقعیت های موجود و تلاش در جهت کمک واقعی و تاثیرگذار در جامعه و نه موقتی ، مسکن و زودگذر، حل ریشه ای مشکلات جوانان در حوزه های مختلف با دیدگاه های متفاوت و…
همه این ها برای یک نماینده مجلس کافی نیست؟ کاش آقای ابراهیم عزیزی مسوولیتی بالاتر از نماینده مجلس شیراز در استان فارس داشت…

پی نوشت: ممکن است من دیگر هیچ وقت آقای نماینده را نبینم پس دلیلی برای تعریف بی جهت نیست. نامم را هم ننوشتم که برداشت های دیگری نشود.

باقی بقایتان…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا