فارس نوشتیادداشت ویژه

شیراز مدیون این «خاتون» است!

 در هرگوشه شهر شیراز که آدرس ” فلکه خاتون ” را پرسیدم، به راحتی پاسخ دادند و آدرس را در اختیارم گذاشتند، اما وقتی پرسیدم دلیل نامگذاری این منطقه به فلکه خاتون چیست؟ همه با بهت و حیرت نگاهم کردند و پس از چند ثانیه ابراز بی اطلاعی کردند!

محمدهادی جعفرپور

هر چند فلکه‌ خاتون برای همه ساکنان شهر شیراز نامی آشناست، اما این پرس وجوها نشان داد که از ساکنان شهر شیراز تنها تعداد خیلی کمی  دلیل مشهور شدن  این نقطه به نام «خاتون» را می‌دانند.
دلیل نامگذاری این نقطه از شهر، وجود آرامگاه آبش خاتون است.
آبش خاتون تنها فرمانروای زن استان فارس بوده که در سال ۶۶۲ قمری بر این ایالت حکمرانی می کرده که گفته می شود وجه تسمیه و شهرت فلکه خاتون به سبب قرار گرفتن مقبره وی در آنجاست.
این آرامگاه در جنوب شرقی شهر شیراز، نزدیک میدان دفاع مقدس و در نزدیکی دروازه قصابخانه و جنب آتش نشانی قرار دارد.
امروزه تنها قسمتی از بنای نیمه ویران «آبش خاتون» وجود دارد، اما روزگاری بنای مجلل و زیبا بوده است.

ملکه آبش خاتون آخرین پادشاه اتابکان فارس
آبش خاتون دختر اتابک سعدبن ابوبکر بن سعد زنگی و ترکان خاتون، ملکه ایران در قرن هفتم قمری بود و تنها فرمانروای زن استان فارس است که از سوی ایلخان مغول، اتابک شیراز بوده است‌ و به نامش سکه ضرب کردند.
درباره بنای آبش خاتون، مطالب گوناگون نگاشته‌ شده، اما آنچه به حقیقت نزدیک‌تر است این که ملکه آبش خاتون همسر منگو تیمور پسر یازدهم هلاکو بوده و مدت ۲۲ سال پادشاهی کرده است و زندگی شاهانه ‌خود را در شهرهای شیراز و تبریز گذراند.
پس از این که آبش خاتون در سال ۶۸۵ هجری قمری، بر اثر بیماری در تبریز درگذشت، جسد وی را  در شهر تبریز به خاک سپردند اما پس از مدتی، دخترش کردوجین، جنازه وی را از تبریز به شیراز آورد و در رباط اَبش به خاک سپرد.
براساس مستندات موجود، او در زمان حکمرانی خود فعالیت های زیادی برای پیشرفت شهر انجام داده است.
آبش خاتون به محض استقرار در شیراز خواجه نظام‌الدین را به وزارت برگزید. او که یک فرد محلی بود با رضایت مردم برای اداره امور فارس انتخاب شد و زمینه آرامش و رفاه مردم را فراهم آورد.
آبش خاتون در زمان حکومتش خدمات ارزنده ای را به مردم شیراز ارائه داد و به همین دلیل نزد مردم استان فارس و شهر شیراز بسیار قابل احترام بوده است.
وی در زمان حکومتش با استفاده از روابطی که داشت، توانست شیراز را از حمله مغول در امان نگه دارد و آبادانی این شهر توانست بسیاری از هنرمندان را به شیراز جلب کند که بعدها تشکیل و رونق مکتب شیراز، رهاورد همین مهاجرت ها شد.
اما طی سال های متمادی آرامگاه آبش خاتون که در جوار میدان خاتون در کوچه پس کوچه های کم عرض و باریک این منطقه واقع شده بود، چندان مورد استقبال و بازدید گردشگران قرار نداشت و به صورت طبیعی نیز مردم اطلاعات مطلوبی از این دوره تاریخی و حتی شخص آبش خاتون نداشتند.
آزادسازی اطراف آرامگاه و ایجاد پارک و فضای سبز در این محدوده باعث شد که نه تنها آبش خاتون از انزوای سال های گذشته خود بیرون بیاید بلکه توانست آرامگاه را به یکی از قطب های جدید گردشگری شیراز تبدیل کند.
آبش خاتون به لحاظ دوره تاریخی یک دوره بسیار درخشان و تنها یادگار دوره درخشان هنر شیراز است، دوره‌ای که موجب پیدایش مکتب شیراز می شود.
دلیل این امر نیز چنین است که آبش توانست از حمله مغول‌ها جلوگیری کند و فارس به خاطر ابتکار عمل آبش خاتون، از وحشی‌گری‌ها و غارت مغول‌ها در امان ماند و در شرایطی که شهرهای بزرگ ایران به ویرانه تبدیل شده بودند، هنرمندان به شیراز که همچنان آباد بود، مهاجرت کردند و این امر سبب احیای انواع هنرها، به خصوص نگارگری در شیراز شد.
دوره حکومت این زن، تنها دوره ای است که حکومت در اختیار پادشاهی یک زن بوده است.
متاسفانه مقبره آبش خاتون طی این سال ها مغفول مانده و مرمت و بازسازی آن و رسیدگی به محیط پیرامون مقبره شاید بتواند رونقی به این محل بدهد.
آرامگاه اَبش خاتون که به نام رباط اَبش نیز شهرت داشته، بنایی سه طبقه بوده است که گنبدی روی آن وجود داشته اما بعدها این گنبد و قسمتی از طبقه سوم مقبره فرو ریخت که بنا به مصلحت، برای حفظ بقیه این ساختمان، طبقه سوم، کلا تخریب شد و بنای فعلی به شکل یک مکعب درآمده است که هر ضلع آن ۱۶.۷۵ متر و ارتفاعی در حدود ۱۰ متر دارد.
اطراف مقبره با کاشی‌های معرق نفیسی تزیین شده بود که هم اینک بخش زیادی از آن کاشی‌ها از بین رفته و فقط کاشی‌های یک جبهه آن که در پشت آن آتش نشانی بود، باقی مانده است و قسمت‌هایی از کاشی‌کاری های داخل بنا در موزه پارس نگهداری می‌شود.
در بالای بنا کتیبه‌هایی مشتمل بر آیات قرآنی به خط ثلث و روی کاشی نصب شده است.
آرامگاه اَبش خاتون در حیاط بنا و در اتاقی با میله‌های سبز رنگ قرار گرفته است.
مقبره اَبش خاتون در دی سال ۱۳۱۰ توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره ۷۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا