این زخم، کاری بود
مصطفی قاسمیان«زخم کاری» تمام شد؛ مجموعهای که اگر بهترین سریال نمایش خانگی نباشد، قطعا یکی از بهترینها بود. فارغ از کیفیت، این ۳ اتفاق در «زخم کاری» برای اولین بار افتاد.
♦در حالی که اغلب سریالهای نمایش خانگی تلاش میکنند با استفاده از خوانندگان محبوب، مخاطب جذب کنند، «زخم کاری» تنها سریالی بود که تا ۲ قسمت آخر، خواننده تیتراژ نداشت.
♦«زخم کاری» مثل بعضی سریالها، در مصرف ستارههای سینما اسراف نکرد و تنها از ۳-۴ ستاره استفاده کرد. مهدویان نقشهای کهنسال را به بازیگران پابهسنگذاشته مثل سیاوش طهمورث، کاظم هژیرآزاد، منوچهر علیپور و مائده طهماسبی داد و جوانهای سریالش هم واقعا جوان بودند؛ مرتضی امینیتبار ۲۲ ساله و سارا حاتمی ۱۶ ساله. «زخم کاری»، امیر آقایی ۴۶ ساله را به عنوان «جوان» به مخاطب قالب نکرد.
♦«زخم کاری» اولین سریال اقتباسی نمایش خانگی بود و یک بار دیگر نشان داد که تجربه اقتباس -هرچند محتاطانه- چقدر میتواند برای یک اثر نمایشی موفقیتآمیز باشد. چند سال است وزارت فرهنگ با مشوقهای مختلف، تلاش ناموفقی برای افزایش تعداد فیلمهای اقتباسی دارد، اما نمایش خانگی به عنوان یک صنعت سرمایهسالار، بدون هیچ مشوقی، اقتباس را به شکل موفق، به نتیجه رسانده و چند سریال اقتباسی دیگر هم در حال ساخت دارد. شاید اعتماد به سرمایه، خیلی هم بد نباشد.