تحلیلی بر حادثه شهادت دو محیط بان در استان فارس
دکتر ناصر بهمنیقاتل محیط بانان شهرستان بوانات دستگیرشده و در گفت و گویی گفته که ؛جدال لفظی تندی با محیط بانان داشته و از خود بی خود شده و اکنون نادم و پشیمان است.
از طرفی دیگر طی بررسی گویا قاتل نسبت خویشاوندی با مقتولین داشته ضمن اظهار همدردی با خانواده های داغدار و همکاران اجازه می خواهم از منظر روانشناسی تحلیلی مختصر و کوتاه داشته باشم.
۱-در این ماجرا جامعه ای محزون شدند که بر رفتار آنان تاثیر گذار است.
۲- چند خانواده داغدار و مصیبت زده شدند.
۳- اینک دو جوان (زیر ۲۵ سال ) به عنوان ضاربین به قصاص محکوم و چون با محیط بانان اهالی یک روستا هستند ، برای سالیان دراز جرقه اختلافات خانوادگی زده شد.
حال اگر واقع گرایانه تر به قضیه بنگریم ، می توان گفت:اگر محیط بانان عزیز پس از مواجه شدن با این افراد خاطی ،سعی در فراری دادن آنان کرده و سپس از مجاری قضائی سعی در برخورد با آنان می شدند ، این واقعه عظیم رخ نمی داد.
اگر فرض بر اینکه شناسائی هم نمی شدند، مهم برای ما ، نا امن کردن کوه و…برای خاطیان است ، که آن هم محقق می شد.
قدیم ها سالمندان با تجربه که سوابق روبرو شدن با راهزنان را داشتند؛توصیه می کردند ، هیچ گاه با سارق ، راهزن و دزد درگیر نشوید فقط او را بترسانید که محیط را ترک کند و متواری شود،چون او برای نجات خویش دست به هر اقدام خطرناکی می زند.
نتیجه گیری:
۱- نیاز شدید است روستاهای مجاور با مناطق قرق ( حفاظت شده ) را آموزش داده که هر یک خود یک مراقب باشند.
۲- آموزش پیوسته به محیط بانان در چگونگی شکیبائی و دقت و گفتگو با شکارچیان خاطی و مایوس کردن از شکار و… صورت پذیرد.
سخن کوتاه:
سعی همه ما باید در پیشگیری از کمترین تنش و مجادله باشد.
متقاعد کردن مردم به حفظ محیط زیست باید اولویت ما باشد.
نکته مهم:
سازمان منابع طبیعی باید برای اهالی روستاهای مجاور مناطق حفاظت شده ، شرایط و تسهیلات محدودی فراهم کنند، که امثال این شکارچیان تخلیه هیجانی شوند.چون سوابق درگیری ها ، نشان از مجادله محلی و خویشاوندی دارد.