غلامرضا مالک زادهگفتهاند و میگویند که سبزیها را با فاضلاب، آب میدهند.هم مردم میگویند و هم برخی مسئولان هشدار میدهند که مواظب باشید سبزی آب داده شده با فاضلاب نخرید.
در نتیجه،همین هشدارهای مسئولان که مرجعیت دارد، به معنای این است که سبزی سبز شده با فاضلاب در شیراز داریم و در بسیاری از مغازهها فروخته میشود.
مردم سبزی خواه برای اینکه هم به این محصول ظاهرا فرعی بر سر سفرهها و گاهی لازم در کنار کباب و آبگوشت و پنیر برسند و هم اینکه از شر سبزیهای بودار راحت شوند، چاره را در این دیدهاند که بروند از برخی زمینها که سبزی میکارند، این محصولات را بدون واسطه و بدون مراجعه به مغازههای تره بار فروشی بخرند.
در پاسخ به این پرسش که مردم ازکجا میدانند صاحبان این زمینهای سبزی از چه آبی برای سبزی پروری استفاده میکنند و از کجا معلوم که فاضلاب دراین زمینها روانه نمیشود یا میشود، تقریبا همه سبزی خواهان میگویند: معلوم است دیگر.
پاسخش این است:این زمینها در محدوده شهر شیراز و دربافت مسکونی قرار دارند و بویی هم از این زمینها برنمیخیزد. به همین راحتی.
عمو سبزی فروش زمیندار که درجه اشتیاق مشتریان را اندازه گرفته، راه برخی کاسبان را در پیش میگیرد. نوشتیم برخی و تاکید میکنیم برخی. برخی کاسبان به محض اینکه تشخیص دهند مشتری به فلان کالای نایاب یا کمیاب، گرایش و شیفتگی دارد، راه به قول معروف گربه رقصانی و روش “هرچه میخواهد دل تنگت از مشتری بگیر” را در پیش میگیرند و جنس را گران میکنند و یا هرمقدار که خواستند به مشتری میدهند و راههای دیگر برای اثبات آقا بالاسر بودن را میآزمایند.
این سبزی فروشان زمین(اصطلاحی که در شیراز کاربرد دارد) هم قیمت تعیین میکنند، هم نوع سبزی را که باید مشتری بخرد.همچنین حجم سبزی را به دلخواه خود در سبد خریدار میافکنند.
گاهی با زور، شنبلیله را به مشتری میدهند و زمانی دیگر همین شنبلیله را از او دریغ میکنند.
جعفری را حتما همراه با ریحان باید بخرید، اسفناج جداگانه و برگ برگ فروخته میشود.
برخی از این سبزی فروشان زمین، مانند کابویهای فیلمهای وسترن آمریکایی و ایتالیایی یا خانهای عهد قاجار در گوشهای لم میدهند و پا روی پا میاندازند و سیگار یا قلیان دود میکنند و به مشتری میگویند خودتان بروید از جالیز هرچه خواستید برداشت کنید.
فلفل، خیار، کدو، بادمجان، گوجه فرنگی را مشتری برداشت میکند که همراه این برداشتها البته مقدار زیادی شل و گل بر کفش و لباس او مینشیند.
چند مشتری انگشت شمار که ازرفتارهای این سبزی فروشهای خودکامه انتقاد میکنند یا بهتر بگوییم گلایه ملایم میکنند، پاسخ میشنوند که بروید همان سبزیهای بوگندو را بخرید… ما آب شیرین را تانکر تانکر میخریم، دستمزد میدهیم، با ماموران فلان جا باید کل کل کنیم. این قصه ادامه دارد اما خلاصه آن مانند همیشه این است:حق با مشتری است!