عمده ترین دلایل هجمه بر کانون وکلا
محمدهادی جعفرپور*بروز و ظهور چالش ها و حوادث اخیر در ادامه ی مباحثی مانند آیین نامه اجرایی کانون های وکلا،تاسیس نهاد موازی،گزینش وکیل به موجب قانون(تبصره ماده۴۸ق ادک)عدم توجه به تامین حداقل های امنیت شغلی و سلامتی وکلا از جمله موارد قابل توجه ای است که می بایست برای دفع و رفع آن راهکاری یافت.
عدم حضور و فعالیت قاطبه وکلا در چنین عرصه هایی را می توان عمده ترین دلیل برای تحمیل چالش و هجمه براین نهاد مدنی دانست.
نهاد وکالت و کانون وکلا پیش از آنکه یک نهاد مدنی-قضایی باشد، پدیده ای است اجتماعی محصول دادگستری مدرن و بنا بر همین ادعا برای شناسایی علل و عوامل چالش ها و هجمه های وارده بر این نهاد مدنی لازم است ابتدا به عنوان پدیده ای اجتماعی به آن بنگریم.جامعه شناسان به عنوان مهندسان تحلیل و شناسایی پدیده های اجتماعی در مواجه با مشکلات و هنجارشکنی های اجتماعی با طرح موضوع شروع به آسیب شناسی پدیده مورد نظرشان کرده محصول تحقیقات خویش را در قالب طرح مطالعاتی ارائه می کنند تا هر یک از متخصصین فن با رویکردی متفاوت راه برون رفت از چالش های مورد مطالعه را ارائه کنند.
بنابراین باور نگارنده بر آن است که شناسایی چیستی و چرایی ورود هجمه ها و چالش ها بر نهاد وکالت امری است تخصصی که بهترین زمان پرداختن به آن همین ایام تحمیل چالش هاست چراکه در چنین شرايطي است که بهتر می توان به شناسایی علت و معلول ها پرداخت لذا لازم است مدیران نهاد وکالت ضمن تدبیر به خروج از هجمه های اخیر با طرح موضوع نزد متخصصین امر در قالب طرحی پژوهشی به سمت شناسایی علل و عوامل موثر در تولید هجمه ها و تحمیل چالش ها بر نهاد وکالت،در آسیب شناسی موضوع گامی موثر بردارند.
در راستای شناسایی موقعیت نهاد وکالت لازم است با نگاهی به تاریخچه ی این نهاد مدنی معیارو سنگ محک مقایسه چگونگی تحقق دوران طلایی استقلال کانون را شناسایی کرده به پاسخ این پرسش اندیشید که چه بر این نهاد سترگ گذشته که اینگونه مورد بی مهری قرار می گیرد.شاید شرایط حاکم بر جامعه سبب شده تا برخی مسبب اصلی افول اعتبار کانون وکلا را به کاهلی برخی مدیران یکی دو دهه ی ابتدایی پس از انقلاب نسبت بدهند که به جهت عدم درک آن مقطع تاریخی نمی توان قضاوتی منصفانه داشت اما بدون تردید مقطع زمانی پس از تصویب لایحه قانونی استقلال کانون وکلا را می توان دوره طلایی این نهاد صنفی دانست.مقطع زمانی که وکیل دادگستری به معنای واقعی کلمه وکیل مدافع تعریف و در جامعه ای که به گواه تاریخ خفقان سیاسی حاکم بوده،نقشی پر رنگ در تحولات سیاسی-اجتماعی داشته است.
لذا مدیران کانون وکلا الگو و پیش زمینه ی تاریخی مناسبی در جهت شناساندن هویت واقعی نهاد وکالت و نقش تعیین کننده این نهاد مدنی در برخی چالش های اجتماعی دارند.کافی است وکلای منتخب در هیات مدیره های کانون های سراسر کشور به موازات عضویت در هیات مدیره همان شجاعت ذاتی که نماد و نشانه ی اصلی یک وکیل دادگستری را در اعمال مدیریت خویش خاصه در مواجه با مسائل بیرونی داشته باشند.بدون تعارف باید پذیرفت برخی مدیران بنا به هر دلیلی که به نظر غیرموجه به نظر می رسد پس از نشستن بر کرسی هیات مدیره شعارها و وظایف ذاتی خویش را فراموش کرده جز پرداختن به امور معمول خودشان را فارغ از سایر مسائل می دانند هرچند که هستند مدیران دغدغه مند و شجاع که دست از تلاش نشسته همواره در رکاب مقابله با هجمه ها استوار ایستاده اند.کافی است مدیران کانون ها به جایگاه قانونی اجتماعی خویش توجه بیشتری کرده در مواجه به مشکلاتی مانند همین مسئله طرح تسهیل پیشقراول شوند آنگاه سایر وکلا دنباله رو ایشان در دفاع از کیان خانه ی صنفی قیام می کننداتحاد و همدلی وکلا در بزنگاه های مختلف اگرچه سطحی و زودگذر اما مبین این نکته ی اساسی است که فارغ از اینکه چه مرجع و قدرتی آن سوی میدان ایستاده اتحاد و همراهی وکلای سراسر کشور با هم موجب عقب نشینی ایشان شده حرف و خواسته ی وکلا به کرسی نشسته است
به طور مشخص در وضعیت فعلی و حواشی ناشی از مطرح بورن طرح تسهیل علی رغم محدودیت های کرونایی نباید از قدرت مجمع عمومی وکلا،اسکودا در کنار رایزنی و حضور در ارکان حاکمیت و مذاکره با جامعه ی حقوقی حاضر در بدنه ی حاکمیت و قوای سه گانه غافل شد.
*وکیل پایه یک دادگستری