جامعهویژه

داستان جالب حضور یک شیرازی در کمپانی تویوتا

سه سال قبل برای یک سفر کاری با حسابدارم به عمان رفتیم . در مدت اقامتمان در مسقط ، ۲ چیز توجه من را به عمان جلب می‌کرد .

اول، شکل حکومت پادشاهی و سلطنتی،
دوم ،توزیع مناسب عدالت اجتماعی .

در مسقط بر خلاف دیگر کشورهای غرب و شرق و همسایگان عرب که از نزدیک دیده ام ، بالای شهر و پایین شهر مشخصی نداشت و تقریبا همه دارای یک خانه ویلایی و چند ماشین و امنیت ۱۰۰ در صد بودند ، و در هر محله یک هایپر بسیار بزرگ و نمایندگی تویوتا و بنز و آئودی و پورشه .
در یکی از روزهای مدت اقامت در مسقط ،طبق معمول قرار هایمان،ما زودتر از موقع به محل قرار رسیدیم .

من و حسابدارم جلو نمایندگی تویوتا و در ماشینم نشسته و منتظر دوست وکیلمان بودیم . حسابدارم با اینکه می دانست من تا قصد خرید چیزی نداشته باشم وارد جایی نمی شوم ،باز اصرار کرد که تا آمدن وکیل ، به داخل نمایندگی تویوتا برویم و قیمت ماشین ها را بپرسیم .

به هر صورت ، وارد نمایندگی عریض و طویل تویوتا شدیم .به ترتیب و‌ خیلی با فاصله از ارزان‌ترین تویوتا تا گران ترین آن را ردیف گذاشته بودند و روبروی هر ماشین یک میز ‌پذیرش با ۱ نفر متصدی.
حسابدارم اصرار کرد که من قیمت گران ترین ماشین ردیف آخر یعنی لندکروز ۸ سیلندر جدید را بپرسم .
من هم سوال کردم و‌ متصدی گفت : ۳۳۰۰۰ ریال عمانی ،۱۰ درصد نقد و مابقی ۵ ساله . از من خواست داخل ماشین بنشینم و وقتی پیاده شدم گفت :الان تصمیم خرید دارید ؟
من گفتم : خیر. گفت : فکر کنم شرایط پرداخت برای شما خیلی مناسب هست ،و من تایید کردم .

کلا معامله ما سه دقیقه هم طول نکشید.بلافاصله رو به حسابدارم کرد و گفت :شما هم لندکروز می خواهید؟

متن کامل این یادداشت علی رضا کیهان را اینجا بخوانید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا