دکتر مریم السادات شاه امیرییادم است در سال ۲۰۰۸ فیلمی به کارگردانی دیوید فینچر، با نام “مورد عجیب بنجامین باتن” (به انگلیسی: the curious case of Benjamin Button) ساخته و به نمایش درآمد.
فیلمی که با اقبال زیادی رو به رو شد. در آن فیلم روند طبیعی زندگی انسان در دنیا معکوس جلوه داده شد؛ به طوری که فردی با چهرهی یک پیرمرد به دنیا آمد و در لحظهای که دنیا را ترک میکرد، نوزاد بود.
داشتم با خودم فکر میکردم که چقدر دوبار زیستن در دنیا میتواند جذاب باشد. بار اول با آزمون و خطا و بار دوم با تجربههای حاصل از زیستن بار اول؛ و یا پا گذاشتن به این دنیا با تجربهی یک فرد کهنسال و دنیا دیده و در نهایت رفتن از دنیا با پاکی و معصومیتِ کودکی خردسال. اگر چنین بود چقدر دنیایمان بیغلط می شد. انگار دنیا وارونهاش جذابیت بیشتری دارد یا حتی کارآمدتر به نظر میرسد. شاید هم به همین دلیل است که خیلی از ما گاهی سالهای عمرمان را در فکر اشتباهاتِ گذشته میگذرانیم یا بارها از دلمان میگذرد که ای کاش در مسیر گذشته کوله بار تجربهمان سرشار از دانستههای امروزمان بود و اگر چنین بود حتما راه زندگی را طور دیگری طی میکردیم.
هیچ کدام از ما این شانس را نخواهیم داشت که با تجربهی سالهای پیری زندگی را شروع و با شور و اشتیاق کودکانه آن را به انتها برسانیم؛ اما ذهنمان قدرت وارونه کردنِ زندگی را دارد. این قدرت را که ساعتی با چشمان بسته بنشینیم و خود را در سن پیری تجسم کنیم. اینکه راهی که میرویم در آن سن به کجا رسیده و ما چه کسی هستیم. چه حسرتهایی به دل داریم و چه آرزوهایی؛ که اگر در سنین کمتر انجامشان داده بودیم، اکنون رشته عمرمان به کجا رسیده بود. تنها کافی است بدون ترس، لحظهای را که در حال ترک کردن دنیا هستیم ببینیم، با تمام حسرتها و آرزوها. آن وقت میتوانیم با باز کردن چشمانمان، عمر مانده را، دوباره زندگی کنیم؛ اما اینبار با آگاهی و دانشِ انتهای مسیر.
گاهی لازم است وارونه فکر کنیم. همیشه دیدنِ نیمهی پُرِ لیوان، دنیایمان را قشنگتر نمیکند. گاهی لازم است لحظهای درنگ کنیم. چشم از نیمهی پُر شدهی عمرمان برداریم و فقط به تکهی جا مانده، چشم بدوزیم؛ تا آن نیمه را با هرچه دوست داریم پر کنیم و با چاشنی آگاهی.
نمیدانم چقدر از لیوان عمرتان پر شده؛ اما باور دارم حتی یک جرعه هم ارزشِ متفاوت زیستن و آگاه زیستن را دارد. همان یک جرعه میتواند محتوا و رنگ و بوی تمام لیوانِ عمرمان را عوض کند؛ آنچنان که در انتهای عمر کاممان شیرین شود. شاید شیرینتر از عسل.