دکتر مریم السادات شاه امیری/فارس امروزنمیدانم تا به حال چقدر گذرتان به ساختمانهای نوسازی که در تاریکی شب، سکوت و خالی بودنشان بیشتر جلوه میکند؛ افتاده است.
همان سکوت و تاریکی که شاید برای نشنیدنِ صدای هزاران مستاجرِ به دنبال خانه های با قیمت مناسب! ؛ گاهی با چراغهای نمای ساختمان، از وهمشان کاسته میشود.
نمیدانم بین این حجم از برجهای در حال ساخت و هر روز درماندهتر شدن جوانانِ اجاره نشین، آن هم نه برای خرید خانه، بلکه برای حفظ و تمدید آپارتمانی که سال گذشته اجاره کرده اند؛ رابطه ای هست یانه.
برجسازانی که به امید سود بیشتر راه نفس کشیدن هزاران مستاجری که دغدغه تامینِ رهن و اجاره بیشتر سال آینده، سرمایه جوانیشان را بلعیده؛ بسته است.
درست است سود بیشتر، زندگی راحتتر و آرامش بیشتر فرزندانمان، دغدغه تمام پدرها و مادرهاست، با هر شرایط مالی و جایگاه اجتماعی. اما خیلی اوقات یادمان میرود که سود بیشتر برای رفاهمان، راه نفس کشیدنِ دیگری را بند میآورد.
میشود کمتر سود کرد؛ اما به پاهای خسته از دویدنهای همیشگی جوانی، جان دوباره بخشید.
برای کمک به هم، حتما نباید برج ساز باشیم؛ شاید مدارا کردن با مستاجری که طبقه بالای ساختمان را اجاره کرده است، کافی باشد.
باور کنید مَسکن شاهراه زندگیِ هر انسانی است؛ که هر کدام از ما در هر نقش و موقعیت اجتماعی، با برداشتن کوچکترین قدمی برای تازه کردن نفس مستاجران، راه خوشبختیمان، شاید کمی دورتر، اما روشنتر خواهد شد.
این روزها، دنیای انسانها، نیاز به درک شدن بیشتری دارد؛ نه از جایی دور، از همین حوالی، درست از کنار خودمان.