از خودمان هم تشکر کنیم!
دکتر مریم السادات شاه امیریاولین تعاریف اصول اخلاقی و آموزشهای والدین و بعدها جامعه برایمان، خلاصه در الفبایی است که ترکیب حروفش در کنار هم مفاهیم بسیاری را برایمان ایجاد کرد.
آموزشهایی مانند فداکاری، از خود گذشتگی، نوع دوستی، محبت و عشق نسبت به دیگران و احترام به بزرگترها و دوستان و اطرافیانمان. اما راستش هرچه فکر کردم یادم نیامد چگونه دوست داشتن خودمان را یاد گرفته باشیم. احترام گذاشتن به خودمان و ارزشمند دانستنمان. شاید ریشه بسیاری از دروغ ها و تظاهر کردن ها در همین کافی نداستن آنچه هستیم باشد.
مطمئنا مفاهیمی چون خودشیفتگی و خودخواهی و از طرف دیگر حتی مهرطلبی باعث آسیب دیدن خود و اطرافیانمان می شود و انچه قصد بیانش را دارم چیزی به جز اینهاست. می خواهم بگویم همانطور که رعایت نکردن حقوق دیگران، بی احترامی نسبت به دیگران و خودخواهی ریشه بسیاری از آسیب هاست، دوست نداشتن خودمان به مراتب آسیب های بزرگتری را در پی خواهد داشت.
ما در طول زندگی، روزهای تلخ و شیرین بسیاری را پشت سر می گذاریم. برای تمام لطف و محبتی که از دوستان و اطرافیانمان دریافت می کنیم بارها و بارها تشکر می کنیم، اما در این میان یادمان میرود که از خودمان تشکر کنیم، از کسی که همیشه کنارمان بوده، در سخت ترین روزها تنهایمان نگذاشته، پا به پایمان در تمام آن روزها دویده و تمام مسیر دشواری را که تا امروز طی کردهایم اولین و بهترین پشتیبانمان بوده، حتی روزهایی که همه از همراهیمان خسته شدند، او ترکمان نکرد و دوش به دوشمان ایستاد. همان تنها کسی که با نبودن تمام آدمها، او هنوز کنارمان هست، برایمان دلسوزی میکند، کنارمان می ماند و همراهمان راه ها را میدود. از شکستمان مایوس نمیشود و با زمین خوردنمان خنده بر لبانش نمینشیند. همان کسی که سالهاست فراموشش کرده ایم. همان کسی که نیازمند توجهمان است و به عشق هیچ کس جز خودمان نیازمند نیست.
کسی که حتی از بیمهریمان گله نمیکند، اما نیاز محبتش را در گشتنمان به دنبال کسی نشان میدهد که میخواهیم دوستمان داشته باشد، همیشه همراهمان باشد و هیچ گاه از ما خسته نشود. غافل از آنکه چنین کسی تنها درون خودمان است. همان جایی که سالهاست سر نزدهایم و فراموشش کردهایم.
من تنها می خواهم بگویم، هر بار که برای همسرمان، دوستمان، خانواده یا اطرافیانمان، گل می خریم، هدیه و جشن تولد می گیریم و از آنها تقدیر می کنیم، یک شاخه گل، یک فنجان چای گرم و یک هدیه کوچک خودمان را هم مهمان کنیم. می خواهم بگویم اگر روی خودمان حساب باز کنیم و بدانیم جایی که اکنون هر کدام از ما با گذاشتن از روزهای تلخ و شیرین ایستادهایم را مدیون بودنِ خودمان کنار خودمان هستیم، به آرامش میرسیم، به هیچ عشق و پشتیبانی نیازمند نمیشویم و توقعهایمان از دیگران کم میشود. وقتی خودمان را دوست بداریم و بدانیم چقدر ارزشمندیم میفهیمم هیچگاه تنها نبوده و نخواهیم بود. می فهمیم برای طی کردن راه طولانی پیش رو بهترین و ارزشمندترین پشتیبان را داریم، خودمان را. همان که تاکنون از جانش برایمان مایه گذاشته و تمام این سالها حتی توقع تشکر هم نداشته. شاید وقت این باور رسیده باشد که خودمان را دوست داشته باشیم و به شاخه گلی دعوتش کنیم. باور کنید با دوست داشتن خودمان، دیگران را هم دوست خواهیم داشت.