جلیل زارع*دلم گرفته حسین جان ! میخوام باهات درد دل کنم ! یه کمی هم ازت گله دارم عزیز ! چرا اون حس و حالی رو که تو عالم بچگی و حتی نوجوونی و جوونی، تو ایام محرم، بهم میدادی ازم دریغ کردی !؟
یه بنده خدایی می گفت: “آدم وقتی که پیر میشه، خوبی هاشم حقیر میشه!” این طوری هاست عزیز !؟ پیرم کردی که حقیرم کنی !؟ میدونم این چیزا تو مرام شما نیست عزیز ! پس چیه !؟ چرا دیگه اون حس و حالت به جونم چنگ نمیندازه!؟ چرا اسمت قلبم رو نمی لرزونه!؟ چرا!؟ چرا!؟
میخوای بگی گناهاهم زیاد شده!؟ میخوای بگی زرق و برق دنیا، چشمامو گرفته!؟ میخوای بگی هر چی پیرتر میشم، ریشه هام بیش تر تو خاک دنیای دون ریشه می دوونه!؟ میخوای بگی حسابم با کرام الکاتبینه!؟
اینارو که خودم هم میدونم آقا! پس چرا به روم میاری!؟ شما که وقتی دشمن تیغ به روت کشید، به روش نیاوردی! من از دشمنات کم ترم!؟ اصلا من گنه کار ! من خطا کار! من روسیاه! تو که بزرگی ! تو که آقایی! تو که رئوفی!
نمیخوای بگی که تو قلبم جا نداری که!؟ نمیخوای بگی جونم به جونت بسته نیست که!؟ نمیخوای بگی مادر، شیر محبتت رو به کامم نریخته که!؟
بدم، ولی عاشقتم آقا! ضعیفم، ولی چاکرتم مولا! پژمرده ام، تو بهم طراوت ببخش! دلمرده ام، تو بهم شادابی و سرزندگی بده!تو که پیش خدا آبرو داری، تو که از جانب خدا اذن داری، تو که میتونی شفاعت کنی، به دادم برس آقا! به فریادم برس مولا!شفیعم باش حسین جان!
حر نمیخوای قربونت برم!؟ منو از تو دسته ی دشمنات بکش بیرون! من طاقت رو در روت وایسادن ندارم! منو هم تو دسته ی خوبات جا بده! منو هم با خودت ببر! بذار منم تاسوعایی بشم فدای لب تشنه ات! بذار منم عاشورایی بشم قربون دستای قلم شده ی برادرت ابالفضل! بذار ظهر عاشورا که زیر رگبار تیر، به نماز می ایستی، منم بهت اقتدا کنم ثار الله! بذار وقتی خون به ناحق ریخته ی علی اصغرت رو به آسمونا می پاشی، گر بگیرم!
منو از خودت نگیر آقا! منو رها نکن مولا! میدونی اگه صدام نکنی، اگه رهام کنی، خرد میشم!؟ میدونی اگه دیگه منو نخوای، داغون میشم!؟ میدونی اگه حس و حالتو ازم بگیری، میمیرم!؟ میدونی اگه…میدونی اگه… میدونی اگه…
پس بذار منم اسمت که میاد، آتیش بگیرم! بذار اگه هم بخوام بمیرم، عاشق بمیرم! عاشق حسین که مادر یادم داده وقتی درمونده میشم بگم یا حسین! عاشق اباالفضل که پدر یادم داده وقتی بی کس و تنها میشم، بگم یا اباالفضل! حالا هم میخوام از ته دل، داد بزنم یا حسین….. یا حسین….. یا حسین…. از عمق جان، فریاد بزنم یا اباالفضل…. یا اباالفضل…. یا اباالفضل…..
دیگه خودت میدونی و مرامت مولا! یا جوابمو بده و راهم بده یا عشقتو بنداز به جونم و جونمو بگیر! همین!
*استاد دانشگاه