پزشکیجامعهمنتخبویژه

درباره بعضی پزشکان شیرازی!

گرمای دوم مردادماه 1401 حوالی ساعت 12 ظهر تقریبا همه چهار ردیف صندلی مطب پر از بیمار و همراه بیمار است.

در حالی که یک گوشه دیوار مطب را انواع لوح تقدیر پزشک پر کرده، کولر آبی بی حال، ناله کنان، ناتوانی اش از خنک کردن سالن انتظار را فریاد می زند!

بیماران سردرگم و کلافه و عصبانی، منتظر نشسته اند تا بلکه منشی نامشان را صدا بزند و از شر آن جهنم خلاص شوند. آبسردکنی هم آنجاست که خالی از آب است و نقش مترسک را بازی می کند.

خانمی میانسال در حال جروبحث با آقای منشی است. او از گرمای هوای مطب گُر گرفته؛«این چه وضعیه؟ 180 تومن پول ویزیت دادم الان نفر پنجاهم هستم با پول یک روز ما میشه یه اسپیلت برای اینجا گرفت تا این همه اذیت نشیم».

متن کامل این یادداشت را اینجا بخوانید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا