دکتر مریم السادات شاه امیریچند روز پیش مطلبی در یکی از سایتهای خبرگزاری توجهم را به خود جلب کرد.
مطلبی با این عنوان که “پنج هزار و پانصد بیمار در فارس نیازمند اهدای عضو هستند.” و این تنها آمار بیماران نیازمند اهدای عضو در یک استان است.
به این فکر کردم که هر کدام از ما با هر ایدهآل، طرز تفکر و اعتقادی، ایمان داریم روزی زندگیمان به مرگ ختم میشود.
خیلی از ما در طول زندگی تصمیم میگیریم با اهدای خون، انفاق، ایجاد دیوار مهربانی یا… تا جایی که در توانمان هست، به همنوع خود کمک کنیم. خیلیهایمان هم زورمان به خیلی کارها نمیرسد. اما چیزی که همگی در آن مشترک هستیم آن است که روزی زندگیمان با مرگتمام میشود و جسممان مطمئنا پس از مرگ برایمان کارآیی نخواهد داشت. با این حال چند نفر از ما و کسانی که میشناسیم کارت اهدای عضو داریم؟
همه ما پس از فوت عزیزانمان، آنچنان شوکه میشویم که تصمیمگیری درست برایمان سخت میشود؛ اما هر کدام از ما در زمان حیاتمان میتوانیم انتخاب کنیم که اگر مرگمان به طریقی اتفاق افتاد که امکان اهدای عضو وجود داشت؛ اعضای بدنمان به کسانی که نیازمند عضو هستند اهدا شود.
اهدای عضو تنها اقدامی است که با انجامش ایمان داریم به آنچه میبخشیم، هیچ گاه نیاز پیدا نخواهیم کرد. این در حالی است که این اعضا میتواند نه تنها جان یک فرد بلکه یک خانواده را از فروپاشی نجات دهد.
یادمان باشد هیچ تضمینی وجود ندارد که خودمان روزی نیازمند اهدای عضو نشویم.
کاش این بار پویش تغییر و تحول در سال جدید برایمان گرفتن کارت اهدای عضو باشد و این کارت امسال جزئی از سفره هفت سینمان شود.