دکتر مریم السادات شاه امیرینمیدانم قدمت ضرب المثل نوشدارو پس از مرگ سهراب بیشتر است یا اقدامات ما پس از وقوع حادثه. این واکنش، آن قدر با زندگیمان عجین شده که حتی حضورش را حس نمیکنیم.
جایی که بعد از دیدن اولین نخ سیگار در جیب فرزندمان تازه به خاطر میآوریم با انسانی مستقل و بالغ مواجهایم که هیچگاه پیش از این، او را آن چنان که باید و شاید نشنیدهایم و نیازهایش را ندیدهایم.
زمانی که در زندگی مشترک با رفتن ناگهانی، از بین رفتن علاقه، پیام واضحِ خسته شدن و طاق شدن طاقتِ همسرمان مواجه میشویم و تازه به یاد میآوریم که همسرمان را سالهاست ندیدهایم. وقتی بر سر مزار عزیزانمان اشکهایمان را پاک میکنیم و آنجا تازه از ذهنمان میگذرد که مدتها حتی شمارهاش را در حافظه گوشیمان ندیده بودیم.
همیشه به دنبال راه حل هستیم. نمیدانم قدرت تفکر، عقل و استدلال چقدر میتواند به جای حل مسئله، برای پیشگیری کارآمد باشد. اما میدانم همهی ما این دانش را داریم که اعتیاد، مرگ، ترک شدن، از دست دادن و… واقعیتهای گریزناپذیر دنیایمان هستند. اگر این دانش تبدیل به باورهای زندگیمان شود، شاید بتوانیم به جای یافتن همیشگی راهحل، زندگی آرام تری را تجربه کنیم.
شاید وقت آن رسیده که ضرب المثل نوش دارو پس از مرگ سهراب، جایش را به ضرب المثل نوش دارو برای زنده ماندن سهراب بدهد. آن وقت افسوسهای زندگیمان تبدیل به فرصتهای زندگیمان خواهد شد.