بعضی نام ها جان می دهند برای تیتر زدن. مثل همین علی اصغر کلانتری خودمان، سرمربی تیم فوتبال فجر سپاسی شیراز.
♦کلانتر، کلانتری کرد
♦بی ادعا ترین کلانتر دنیا
♦کلانتر بی ادعا
♦کلانتر شیراز ماندگار شد
♦کلانتر فوتبال از شیراز می آید
و…
علی اصغر کلانتری چه زمانی که در کما و چه زمانی که در برق بود و معمولا کاپیتان هم بود هیچ گاه بازیکن مغروری نبود.
کاپیتان مهربانی بود که کمتر سر بازیکنانش داد و فریاد می کرد و بیشتر هوای جوان های تیمش را داشت.
او وقتی هم مربی شد همان سیاق سابق را پی گرفت. هیچ وقت جنجال نکرد. هیچ وقت نخواست تقصیراتش را گردن دیگری بیندازد؛ این «دیگری» می تواند داور و بازیکن وهمکار و زمین و زمان باشد؛ اخلاقی که راستِ کار برخی مربیان شاغل در فوتبال ایران است.
از همه این ها مهمتر اما این است که کلانتر فوتبال شیراز اهل تبانی با داور و بازیکن حریف و وعده و …نیست که نیست.
شاید برایتان جالب باشد بدانید عده ای از شاغلان لیگ دسته اول معتقدند موفقیت در این رده فوتبال ایران جز با تبانی و زدوبند و … به دست نمی آید.
با این حال اما یکی مثل علی اصغر کلانتری و سایر مربیان سالم بدون همین بی اخلاقی ها توانسته اند موفق باشند.
با این که سالها ورزشی نویس بوده ام. با این که سالها به ورزشگاه حافظیه و شهید دستغیب و… می رفتم اما جز در کنفرانس های خبری علی اصغر کلانتری را از نزدیک ندیده ام.
جز یک بار آن هم اتفاقی و آن هم تلفنی خیلی کوتاه با او سخن نگفته ام. این ها را عرض کردم که بگویم صنمی با او ندارم که حالا برایش نوشابه باز کنم و منتظر الطافش باشم.
این یادداشت برای یکی از مظلوم ترین، افتاده ترین و با اخلاق ترین مربیان فوتبال ایران است.
مربی بی ادعایی که در همین شیراز هم خیلی هوایش را نداشتند وگرنه او باید زودتر از این ها و بیشتر از این ها در فوتبال شیراز و فارس عرض اندام می کرد.
او حتی در رسانه هم مظلوم است. مثلا در ویکی پدیا تنها یک خط درباره او نوشته شده:« علی اصغر کلانتری زاده ۲۱ مارس ۱۹۶۸ بازیکن سابق و مربی فوتبال اهل ایران است».
همین و دیگر هیچ! در این زمینه هم می طلبد جوانان همیشه در صحنه فضای مجازی شیرازی آستین ها را بالا بزنند و به ویکی پدیای علی اصغر کلانتری( اینجا) جانی تازه دهند.
بگذریم. آقای کلانتری همیشه همین گونه کلانتر بمان؛ ساده، بی ادعا،کارا و تاثیرگذار در فوتبال.