دکتر مریم السادات شاه امیریحتما بارها از ضرب المثل کوزه گر از کوزه ی شکسته آب می خورد، استفاده کرده یا آن را از زبان دیگران شنیده اید.
قصدم بیان دوباره تعبیری نیست که سالهای سال است برایش استفاده کرده ایم. به نظرم این ضرب المثل تعبیری دیگر هم دارد که تا به حال آن را ندیده ایم. شاید ریشه ی این ضرب المثلِ ساده، در کاردانیِ افراد برای توصیه به دیگران و ماندن در کار خود است.
نمیدانم چقدر در مسائل مختلف زندگیتان به چالش های مختلف برخورده اید. حتما چیزی که در استیصال هایتان هنوز به یادتان مانده، توصیه ی برخی اطرافیان و دوستان است، توصیه هایی که گاهی برایتان تجربهی احساس بی کفایتی داشته یا گاهی هم احساس ناکافی بودن. احساس اینکه دیگران میدانند، به موقع و درست عمل میکنند و شما نه. اما چیزی که حقیقت دارد این است که همین افراد زمانی که جای شما در شرایطی مشابه شما قرار گیرند حتی احتمال دارد عملکردشان از شما هم ضعیفتر باشد. و تنها آن زمان است که شما میتوانید تواناییشان را واضحتر ببینید.
درست همانجایی که کوزه گر از کوزه شکسته آب میخورد.
و اما واقعیت تلخ دیگر آنکه خودمان نیز این چرخه را ادامه میدهیم. جایی که در شرایط مختلف برای دوستان و اطرافیانمان توصیههای مختلف داریم اما وقتی خودمان با مشکلی مواجه میشویم در کار خود میمانیم.
یادمان باشد انتقال دانستههایمان به دیگران ارزشمند است؛ اما القای احساس بی کفایتی به آنها، باعث میشود تا جایی در آینده، خود نیز از همان کوزه شکسته آب بنوشیم.