دکتر مریم السادات شاه امیریکلمه خانواده جزء کلماتی به شمار میرود که مهمترین ساختارها و چارچوبهای اجتماعی در بنیان و بستر آن معنا پیدا میکند.
طی سالیان بسیار، به منظور بهبود روابط اجتماعی و فرهنگی، کاهش جرم و فساد اجتماعی و… راهکارهای زیادی ارائه شده است؛ که مهمترین آن افزایش سطح آگاهی در بستر خانواده است.
انسانها پس از سالها انزوا برای داشتن حس امنیت، آرامش و برطرف کردن نیازهای متعددشان به چارچوبِ زندگی جمعی و به مفهوم دقیقتر به تشکیل خانواده روی آوردند؛ و در این مدت تمام سعی اشان بهبود کیفیت روابط در خانواده به منظور افزایش سطح آگاهی جامعه، بهتر زیستن و آرامتر زیستن بود.
در تمامی جوامع، جوانان مهمترین پایههای تشکیل و استمرارِ معنا و مفهوم خانواده هستند.
خانواده به معنای چارچوبی امن و ایمن، اصلیترین راه کاهش جرایم و مفاسد اجتماعی است. در حقیقت تجربه سالها زندگی اجتماعی نشان داده است که تنها شیوه صحیحِ تجربهی احساس آرامش، امنیت و رفع نیازها و جلوگیری از آسیبهای متعدد از زمان تولد تا مرگ در این چارچوب اتفاق میافتد. این در حالی است که به دلایل بسیاری مفهوم خانواده در حال فروپاشی است. ازدواجهای سفید، عدم تمایل زوجین به داشتن حتی یک فرزند، عدم تمایل جوانان به تشکیل خانواده و یا عدم توانایی آنان در تشکیل این مهم، به معنای فروپاشی بنیان خانواده در جامعه است.
بدون وجود خانواده سالم، داشتن جامعه سلامت ممکن نیست. مطمئنا در حال حاضر در جامعه این معنا از بین نرفته است؛ اما با گذشتن سنِ ازدواج میلیونها جوان در جامعه به دلیل وجود مشکلات متعدد، این مفهوم در دورنمایی نزدیک از بین خواهد رفت. روزی که سگ گردانی هم از پسِ فراموشیِ تنهایی و انزوای انسانها بر نخواهد آمد. انزوا، نه به معنای لغوی آن، به معنای توخالی شدن مفهوم آرامش و امنیت روانی.